دین با محدود کردن بخشی از آزادی بشر او را به مفهوم گسترده تری از آزادی رهنمون ساخته: آزادی از قید و بند خواهش های پست نفسانی. لذا ارزش آدمی در آزادگی اوست و گرنه چارپایان در آزادی بی حساب به یقین از آدمی پیشرفته ترند.

1.      تأثیر بی بندو باری جنسی در پایمال کردن حقوق انسانی:

1- سلب حق زن و مرد در برخورداری از حمایت عاطفی مداوم که فقط پیوند قانونی و تشکیل خانوادۀ مشروع و قانونی و متعهدانه آن را ادا می کند. قرار گرفتن در معرض فیلم های سکسی که اغلب زنان را به صورت کالای جنسی نمایش می دهد منجر می شود مردان،  همسران خود را کمتر جذاب بدانند، رضایت کمتری از جذابیت جنسی همسرشان ببرند و میزان علاقه شان به او کم شود.

2- محرومیت مرد از حق  انتساب فرزند به وی که در دوران های مختلف نیاز به این انتساب دارد از جمله در دوران پیری.

3-      محرومیت کودکان از حق برخورداری ا زحمایت عاطفی ، اجتماعی و اقتصادی خانواده، حمایت پدر، پدر بزرگ و مادر بزرگ، دایی، عمه، خاله و ... محرومیت فرزندان از ارث،

4- سلب حق حیات از انسان ها با سقط جنین انسانی ضعیف و ناتوان.

5-      سلب حق برخورداری از انگیزۀ برای زیستن و تلاش برای همسر و فرزندان ( که یکی از عوامل مهم در امید به زندگی و تلاش وجود همسر و فرزندان قانونی است)

6- تحمیل مشقت سرپرستی کودک به تنهایی بر عهدۀ زن

سایر آثار منفی بی بندو باری

2.  تنزل شخصیت زن به دلیل  عرضۀ جاذبه های جسمانی مادی و هدف قرار گرفتن وی برای هوس ها و نگاه های آزمندانه  وخریدارانه . ایجاد حالت خود شیء بینی که أثرات نامطلوب فراوانی در روحیۀ زن می گذارد از جمله: کم شدن عزت نفس: تحقیقات چند روانشناس از جمله تولمن، ایمپت، تریسی ومیشائیل نشان داده دخترانی که بدنشان را به صورت شیء جنسی در می آورند عزت نفس پایین تری دارند.

3.   تنزل شخصیت مرد به دلیل تقویت جنبه های شهوانی وی.

4.    انتخاب زنان در مشاغل بر اساس جاذبه های جنسی نه توانایی و شایستگی افراد.

5.   ایجاد سوء ظن در شوهر نسبت به زن و در زن نسبت به شوهر

6.    دلسردی زن و مرد نسبت به خانواده و در نتیجه کوتاهی در تربیت فرزندان

7.  گسترش اقتصاد مصرفی و تنوع طلبی در پوشاک و لوازم آرایش، انجام عمل های بسیار گرانقیمت زیبایی، جراحی پلاستیک

8. آسیب های روحی ناشی از دلدادگی ها و جدایی ها و منجر شدن به افسردگی، اعتیاد، قتل و ...

یک روز صرف بستن دل شد به این و آن / روز دگر به کندن دل زین و آن گذشت

9.  نقش آفرینی جاذبه های ظاهری جنسی ظاهری برای انتخاب همسر و انتخاب های غیر منطقی در ازدواج

10. کاهش امنیت اجتماعی زنان با افزایش مزاحمت های جنسی در محیط های کاری، خیابان، مدرسه و ... =  کاهش مشارکت اجتماعی آنان.

11. بلوغ جنسی زودرس در کودکان = ایجاد فاصله میان رشد جنسی و رشد فکری = انجام رفتارهای جنسی نسنجیده و سقط جنین و ...

12.  تحقق ازدواج در سنین بالا و در نتیجه فقدان گرمی لازم در روابط زن و شوهر

13. تضعیف حساسیت های سیاسی و اجتماعی و نفوذ دشمن

14. از دست رفتن استقلال شخصیت زن و بردگی آنان در برابر هوس های مردان و انجام رفتار هایی جهت خوشایند مردان.

15.  تضعیف لطافت زنانه و صلابت مردانه

16.  تضعیف ارادۀ انسان ها در أثر گناه و توبۀ مکرر.

17.  کاهش عملکرد شناختی و ذهنی:

در یکی ازآزمایش ها زمانی که دانشجویان دانشگاه در رختکن بودند از آنها خواسته شد که از بین لباس شنا و پلیور یکی را بر تن کنند و به مدت ده دقیقه پس از پوشیدن آن لباس، مسأله ای ریاضی را حل کنند. نتایج: دخترانی که با لباس شنا در رختکن، مسألۀ ریاضی را بسیار بدتر از آنهایی که پلیور به تن داشتند حل کردند زیرا فکر کردن درمورد بدن و مقایسۀ آن با ایده آل های فرهنگ توانایی ذهنی رامختل می کند.

همچنین ایجاد دید جنسی دختران را از سطوح بالای ریاضیات حذف می کند تحقیقات نشان داده که کلاس های تک جنسیتی ریاضیات، (چه دخترانه و چه پسرانه) باعث می شود دختران کمتر احساس خجالت کنند و سطح ریاضیات آنها به میزان قابل توجهی بهبود یابد. زیرا دختران بدون حضور پسران می توانند ذهنشان را از بدنشان منحرف سازند و به طور مؤثرتری بیندیشند.

در دو تحقیق دیگر خانم های دانشگاهی که در معرض پیام های بازرگانی بودند که بر جذابیت جنسی زن تأکید می کرد، خانم های مزبور، علاقۀ کمتری به گزینه های شغلی هم چون ریاضیات و علوم استدلالی نشان دادند.

18. پیامدهای احساسی منفی در زنان از قبیل خجالت ، اضطراب، نفرت از خود در أثر ایجاد دیدگاه جنسی و شیء بینی خود. تفکر در اینکه زشتند یا چاقند یا ...در نتیجه روی آوری به کارهای غیر متعارف از قبیل اعتیاد و سیگارکشی (مطابق تحقیقات: اعتقاد دختران این است که سیگار کشیدن وزن آنها را کنترل می کند و به معیارهای مطلوب فیزیکی می رسند.)

19. ایجاد مشکل در ارتباط سالم و تعامل سازنده میان زن و مرد در محیط کار و نیز فعالیت های علمی زیرا اگر به زمان منحصرا به عنوان موجودات جنسی نگاه شود نه افراد دارای شخصیت، علاقه مندی و استعدادهای فراوان، این مسأله می تواند فرصت های مردان را برای تعامل عقلانی با زنان و مسابقه دادن با آنان یا خلق یک أثر هنری یا علمی به همراه آنها محدود کند.